در تاریخ، عکس‌هایی به واسطه‌ی نوع سوژه، اهمیت تاریخی واقعه یا بخاطر تکرار و دیده شدن بسیار عکس دارای شهرتی ماندگار شده‌اند. معمولا در پشت این عکس‌ها داستان تاریخی مهمی نهفته که انتشار عکس و روایت آن داستان، باعث شهرت عکس و عکاس شده است.

دختر افغان(Afghan Girl 1984)

عکس دختر افغان توسط عکاس نشنال ژئوگرافی (National Geography) آقای Steve McCurry گرفته شده است.

نام این دختر شربت گلا است که یکی از دانش آموزان مدرسه ای غیر رسمی در یکی از اردوگاه های آوارگان افغان بود. او مجبور شده بود از افغانستان به اردوگاه پناهندگی در پاکستان فرار کند و در این هنگام بود که استیو از او عکس انداخت. این عکس روی جلد شماره ژوئن ۱۹۸۵ مجله «نشنال جئوگرافی» ظاهر شد و گلا را معروف کرد. شربت را تا سال ۲۰۰۲ به نام «دختر افغان» می‌شناختند تا این که بالاخره در ۲۰۰۲ شناسایی شد.

عکس مذکور 12 سالگی این دختر را روایت می کند.


ناهار در بالای یک آسمانخراش(Lunch atop a Skyscraper)

صدها فوت بالاتر از خیابان های شهر نیویورک، 11 کارگر با پاهایی آویزان در حال خوردن ناهار و گپ زدن بر روی یکی از تیرآهن های طبقه 69 آسمان خراش در حال ساخت مرکز Rockefeller دیده می شوند.

عکس زیبای گرفته شده توسط جناب Charles C. Ebbets از ناهار خوردن کارگران بر روی یک آسمان خراش در حال ساخت در 29 سپتامبر 1932 تبدیل به یکی از معروف ترین عکس های سیاه و سفید تاریخ شد.


اولین پرتره(The First Portrait)

در سال 1839 جناب Robert Cornelius اولین پرتره (با نورپردازی) تاریخ را در شهر فیلادلفیا به ثبت رسانید.

البته اولین سلف پرتره هم هست چون خود جنابشان در عکس دیده می شود.


خودسوزی تیش گوانگ دوک (Thích Quảng Đức self-immolation)

ژوئن 1963 راهب بودایی Thích Quảng Đức تیش گوانگ دوک ، در اعتراض به اعمال نادرست و دیکتاتورانه Ngô Đình Diệm در ویتنام جنوبی دست به خود سوزی زد. تنها چند ماه پس از این خودسوزی حکومت ویتنام جنوبی سرنگون شد.

عکاس این عکس معروف تاریخ Malcolm Browne می باشد.


نخستین عکس تاریخ(View from the Window at Le Gras)

نخستین بار دانشمند فرانسوی به نام ژوزف نیسفور نیپس (Nicéphore Niépce) در سال 1826 میلادی موفق به ثبت اولین عکس تاریخ شد. او با قرار دادن یک صفحه فلزی قیر اندود در یک جعبه تاریک از جلوی پنجره تصویر پشت بام را ثبت کرد در آن زمان صفحه عکس به مدت ۸ ساعت تحت تابش نور آفتاب قرار داشت.


سقوط سرباز(The Falling Soldier)

این عکس مشهور توسط رابرت کاپا (Robert Capa) و در پنجم سپتامبر 1936 میلادی از لحظه مرگ یک سرباز جمهوری خواه اسپانیایی در جنگ‌های داخلی اسپانیا گرفته شده است.

این عکس در آن زمان نیز بسیار تاثیر گذار بود و باعث شد که مردم بر ضد نیروهای فرانکو، از جمهموری‌خواهان حمایت کنند.


کودک و لاشخور

کودک و لاشخور عنوان اطلاق شده به عکس معروفی است که در ماه مارس سال ۱۹۹۳ میلادی، توسط عکاس و فتوژورنالیست سرشناس، کوین کارتر ثبت شد و انتشار آن، در ۲۶ ماه مارس همان سال در نشریه معروف نیویورک تایمز، دنیا را تکان داد.

این عکس نشان می دهد که چگونه یک کودک ضعیف در حال کشیدن بدن خود به سمت اردوگاه مواد غذایی سازمان ملل واقع در چند کیلومتری این محل می باشد.لاشخوری کمی آن طرف تر منتظر است تا کودک جان سپارد و او را پاره کند.هیچ کس حتی عکاس این عکس نمی داند چه بر سر این کودک آمد زیرا عکاس بعد از گرفتن این عکس محل را ترک کرده بود.متاسفانه عکاس این عکس که دنیا را در غم و انده فرو برده بود 3 ماه بعد به دنبال افسردگی شدید خودکشی نمود.

در ماه مارس سال ۱۹۹۳ میلادی، و در جریان سفر کوین کارتر (عکاس خبری) به سودان، وی بطور اتفاقی امکان عکس برداری از یک لحظهٔ عجیب و تکان دهنده از قحطی مرگبار سودان در آن سال را پیدا نمود. در این لحظهٔ خاصّ، یک کودک خردسال و گرسنه در تلاش برای رسیدن به یک مرکز تغذیه (از مراکز کمکهای غذایی سازمان ملل متحد)، در نزدیکی این مرکز خسته و ناتوان از پای افتاد و درست در همین لحظه یک کرکس (لاشخور)، در نزدیکی او بر زمین نشست. گویی انتظار مرگ کودک را می‌کشید و نظاره گر جان دادن کودک بود تا پس از آن جثۀ نحیف کودک را بدرد و خوراک خود سازد. در این لحظات کارتر به اقتضای موقعیت حرفه‌ای و عنوان شغلی خود، برای ثبت و گزارش این لحظه تلاش کرد و صحنه را با لنز دوربین خود شکار نمود.

هرچند که او بعدها و پس از انتشار این عکس، به خاطر این که برای کمک به دختربچه تلاشی نکرده و او را با لاشخور به حال خویش رها کرده‌است، تحت انتقادات بسیار شدید قرار گرفت.


جدا کردن آب خوری(Segregated Water Fountains)

این عکس توسط Elliott Erwitt در سال 1950 میلادی و با موضوع وضعیت تبعیض نژادی در کشور امریکا (کارولینای شمالی) به ثبت رسیده است.

همانطور که در عکس ملاحظه می شود ، رنگین پوستان حق استفاده از آبخوری سفید پوستان را نداشتند.


اولین تصویر از انسان(First Ever Photograph of a Human Being)

تصویر اولین انسان در سال 1838 در پاریس و توسط جناب Louise Jacques Mande Daguerre و با دوربین داگروتیپ گرفته شده است.

جالب است بدانید این عکس با اکسپوِژر تایم 10 دقیقه ای گرفته شده و تمام انسان ها و اشیاء متحرک در آن ناپدید شده اند و فقط شخصی که در انتظار واکس خوردن کفشش بوده در گوشه پایین سمت چپ در طول این مدت بی حرکت مانده تا این عکس خاطره انگیز و تاریخی ثبت شود.


آتش سوزی در خیابان مارلبرو(Fire On Marlborough Street)

در 22 جولای سال 1975 در حالی که آقای Stanley J. Forman (عکاس) مشغول کار در روزنامه Boston Herald American بود متوجه آتش سوزی رخ داده در خیابان Marlborough شد. وی که خود را به صحنه آتش سوزی رسانده بود از کامیون آتش نشانی بالا می رود و این صحنه غم انگیز را ثبت می کند:

ماموران آتش نشانی تمام تلاش خود را برای نجات زن جوان (Diana Bryant) و آن دختر بچه (Tiare Jones) انجام دادند ولی گزارشات بعدی حکایت از کشته شدن دایانا و زنده ماندن دختربچه می کند.

پوشش تصویری این صحنه تاثیر گذار و غم انگیز توسط Stanley Forman باعث اعطای جایزه پولیتزر به وی گردید.


بالا بردن پرچم در ایوو جیما(Raising The Flag on Iwo Jima)

بالا بردن پرچم در ایوو جیما نام عکسی تاریخی است که در 23 جولای 1945 توسط Joe Rosenthal در خلال جنگ جهانی دوم به ثبت رسید.

این تصویر نمایانگر تلاش 5 سرباز امریکایی برای افراشتن پرچم این کشور بر فراز کوه Suribachi در نبرد ایوو جیما علیه ژاپن است.


دختر آمریکایی در ایتالیا(American Girl in Italy)

در سال 1951 در پیاده روی یکی از خیابان های پایین شهر فلورانس ، زنی جذاب (خانم Ninalee Craig) با ملیتی امریکایی در حال عبور از بین مردان ایتالیایی است . این اتفاق توسط Ruth Orkin به تصویر درآمد و با عنوان "American Girl in Italy" از معروف ترین اسنپ شات های تاریخ لقب گرفت.


خیابان آبگرفته پشت ایستگاه(Behind the Gare Saint-Lazare)

این عکس توسط Henri Cartier Bresson در سال 1932 میلادی گرفته شده است.

مردی در حال پرش از روی یک نردبان مستعمل دیده می‌شود که بر سطح آب‌گرفته‌‌ی‌ خیابان قرار دارد . گویا قرار بوده نردبان مسیری برای گذر ایجاد کند اما سطح آب گرفتگی وسیعتر از آن است که حتا با پرش بتوان از آن عبور کرد. همینجاست که ذهن درگیر پرش سوژه میشود : تلاشی مزبوحانه برای اجتناب از سرنوشتی محتوم .

در پس زمینه دورتر ، ساختمانهای سقف موربِ ایستگاه راه آهن و ساعتی در برج یکی از بناها دیده میشود . در پس زمینه نزدیکتر ، دیواری از پوستر پوشیده شده ، نرده های فلزی ، یک کارگر مرد ، چند قطعه سنگ بزرگ ، یک فرقان چوبی ، چند تکه الوار ، و البته انعکاس این المانها در سطح آب دیده میشود . اینطور بنظر میرسد که در اینجا پاره ای تعمیرات عمرانی در دست اجراست .

دو نوع پوستر روی دیوار است ؛ بر یکی از آنها کلمه Railowsky با حروف بزرگ دیده میشود ؛ اما در واقع به نام Alexander Brailowsky پیانیست اوکراینی-فرانسوی مطرح بین دو جنگ جهانی اشاره دارد و گویا خبر یکی از کنسرتهای او را میدهد که در آن ایام در پاریس در حال اجرا بوده است . پوستر دیگر مربوط به اجرای رقص است و شکل آدمکی در حال پرش را نشان میدهد که با سوژه اصلی عکس قرابت حالت دارد و جنبه طنز تصویر را تقویت میکند .

در پیش زمینه ، انعکاسِ محو ِ تمام قدِ مردِ در حال پرش ، نگاه را جذب میکند . در سمت چپ آن ، تل کوچکی از گِل یا مصالح ، و دو سه شیء منحنی ، شبیه سیم یا شلنگ قرار دارد.

خود برسون در مورد ثبت این عکس میگوید :

"در خیابان پشتی ایستگاه قطار سنت لازار پرچین در حال تعمیری وجود داشت.من با دوربینم از میان شکافی در پرچین منتظر لحظه ای شدم که مرد پرید."